اشکی که بی صداست/ پشتی که بی پناست /دستی که
بسته است/ پایی که خسته است/ قلبی که عاشق
است/ حرفی که صادق است / شعری که بی بهاست/
شرمی که آشناست/ دارایی من است/ ارزانی
شماست..........
فرستنده: مهدی
زندگی خفتن نیست، زندگی پرواز است، زندگی بال
گشودن ز زمین، زندگی اوج گرفتن بر سر قله ی
عشق، زندگی پر زدن از آغاز است.
فرستنده: مهدی
به من گفتی که دل دریا کن ای دوست،
هـمـه دریــا از آن ما کـن ای دوسـت،
دلــم دریـا شد و دادم بـه دسـتـت،
مکش دریا به خون پروا کن ای دوست.
برگ در انتهای زوال می افتد و میوه در انتهای کمال،
بنگر که چگونه می افتی،
چون برگی زرد یا سیبی سرخ ؟
فرستنده: پو یـا
از دوست خوبم MAT متشکرم که نام گوینده سخن را به ما اطلاع داد.
تا مه و خورشید در آسمان گشت پدید
بـــهتــر ز مــی ناب کـسـی هـیـچ ندید
من در عجبم ز می فروشان کـایشان
به زانکه فروشـند چه خواهـند خـریـد.